مادر من دلتنگتم

اي واژه ي بكر جاودانه
اي شعر موشح زمانه
اي چشمه ي سينه جوش الهام
اي حس لطيف شاعرانه
اي مطلع و مقطع غزلها
اي لطف و ترنم ترانه
شبها كه زديده خواب گيرد
شعرم به سروده ي شبانه
بينم كه نشسته اي تو بيدار
بر بستر طفل پر بهانه
آوازه ي گرم لاي لايت
افكند طنين عارفانه
شاعر نه منم، تويي كه باشد
شعرت همه شور مادرانه
احساس تو را كسي ندارد
از توست مرا هم اين نشانه
دلتنگتم مادر
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۸۸ ساعت 16:58 توسط O.oOo تنهاترین تنها oOo.O
|
