جواب نامه ات
![]()
سلام ای تنها بهونه واسه ی نفس کشیدن
هنوزم پر میکشه دل واسه ی به تو رسیدن
واسه ی جواب نامه ات می دونم که خیلی دیره
بذار به حساب غربت نکنه دلت بگیره
عزیزم بگو ببینم که چه رنگه روزگارت![]()
خیلی دوست دارم تو مهتاب بشینم یه شب کنارت
سرتو با مهربونی بذاری به روی شونم
تو فقط واسم دعا کن آخه دنبال بهونم
حالمو اگه بپرسی خوبه تعریفی نداره
چه بلاتکلیفه عاشق آخه تکلیفی نداره
نکنه ازم برنجی تشنه ام تشنه ی بارون![]()
چقد از دریا ما دوریم بی گناهیم هر دوتامون
بد جوری به هم میریزه منو گاهی اتفاقی
تو اگه نباشی از من نمیمونه چیزی باقی
میدونی که دست من نیست ![]()
میدونی که دست من نیست بازی های سر نوشته
رو قشنگا خط کشیده خودش اینا رو واسم نوشته
باز که ابری شد نگاهت بغضتم واسم عزیزه
اما اشکاتو نگه دار نذار اینجوری بریزه![]()
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد
باقیشو بگم میبینی گریه هات کلی حروم شد
حال من خیلی عجیبه دوست دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تو ، تو چشام عشق و ببینی
یادته منو تو داشتیم ساده زندگی می کردیم
یادته منو تو داشتیم ساده زندگی می کردیم
از همین چشمه ی شفاف رفع تشنگی می کردیم
یه دفعه یه مهمون اومد عقلمو یه جوری دزدید![]()
دلتو به روش نیاورد از همون دقیقه فهمید
اولش فکر نمیکردم که دلم رو برده باشه
یا دلم گوله چشای روشنشو خورده باشه
اما نه ![]()
اما نه گذشت و دیدم دل من دیوونه تر شد
به تو گفتم و دلت از غصه ی من با خبر شد
اولش گفتم یه حسه یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم که عشقه آخه اندازش زیاده..

