عاشقانه

قلبم را برای یادگاری به تو می سپارم
که هیچ وقت دلت برایم تنگ نشود
و هیچوقت دلت از دنیا و آدمهایش نگیرد
چه سخت است نبودن من در کنار تو
و نبودن هیچ خاطره ای بین ما٬
کاش می شد در میان مردمی زندگی می کردیم
که عشق و صفا حرف اول را در زندگیشان می زند
دلم گرفته
و سخت دلم برایت تنگ شده است
کاش اینجا بودی
و من سر بر بالین پر از مهرت می گذاشتم
و عاشقانه و از ته دل
از زمین و زمان گله و شکایت می کردم
و تو هم خیلی مهربانانه
دست نوازش بر سر م می کشیدی
و برایم درد دل می کردی
افسوس که کنارم نیستی
تا همه ی خاطرات تکرار شود
و تو دستان پر از مهرت را در دستانم بگذاری
و برایم از مهر و محبت بگویی
از عشق و صداقت٬
ولی حیف که همه ی اینها کابوسی بیش نیست
و من در ذهن پر مشغله ام
همه ی این خاطرات را به تصویر کشیده ام.
